چندی است که درگیر و دار انجام پایاننامه کارشناسی ارشد خود هستم و بر خلاف خیلی از همدورهایهایم که آموزش – محور کردند و خود را از شر انجام پایاننامهای به درد نخور! به تعبیر خیلیها رها کردند و علیرغم توصیههای بسیار دوستان خیرخواهم، پا در کفش انجام پایاننامهای تحولآفرین کردم چون از واقعیتهای غالب بر سیستم تحصیلات تکمیلی بیخبر بودم. در این نوشتار قصد ندارم مسائل و مشکلات عدیده نظام آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی را نقد کنم بلکه از دردی سخن میگویم که رنج مشترک خودم و بسیاری از دوستانم است؛ انجام پایاننامه با هدف گرفتن مدرک نه حل مسئله و دردی واقعی استثنائاتی وجود دارد اما عموم پژوهشهای دانشگاهی در بخش پایاننامه به حل مسائل روز کشور نمیپردازد و مورد نیاز کشور نیست و از همین منظر، طالبی و هواخواهی ندارد که پیگیر انجام هر چه بهتر و سریعتر آن باشد. تاکنون تصور میکردم که دانشجویان عموما بپیچان، پایاننامه را میپیچانند و پایاننامهشان مستحق همنشینی خاکهای کتابخانههاست، ولی اخیرا متوجه شدم که بیتفاوتی اساتید و ارزشمندتر بودن وقتشان برای آنکه صرف این حوزههای بیاهمیت شود، دانشجویان علاقمند را هم به انفعال و سردی میکشاند و در آخرین دستاوردم متوجه شدم که موضوع از این هم حادتر است و علیالظاهر، خیلی از عقلاء و فضلاء پایاننامه را غول مرحله آخر اخذ مدرک میدانند که ن, ...ادامه مطلب